عکس هایی از زینب جونم
سلام مامانی این روزا حوصله هیچ کاری ندارم فقط سر خودم رو با بازی کردن باشما گرم میکنم که وقت رو بگذرونم یه چند تا عکس جدید از شما بود اومدم بذارم وبرم ،شاید یهویی برای چند روز نباشم خدا رو چه دیدی شایدم بودم. خلاصه فقط بگم که تو تمام زندگی منی وهمین............
راستی این رو هم بگم که اینجا اومدیم بیرون شهر (طرقبه) با بابا جون ومامان جونشون وخاله جون زهرا.
قربون بابای گلم برم ایشالا هزاران سال زنده باشی ....
این از حانیه اخموی خاله ........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی