خونه تکونی اساسی!!!!!!!!!!
واما فقط دو هفته دیگه به عید نوروز مونده و خونه ما هنوز میدان جنگ است ؟؟؟؟؟؟ نمیدونم چرا هرچی تلاش میکنم زودی تموم شه, انگار یکی دلش نمیخواد تموم شه و هی کش پیدا میکنه در حالی که میگم آخی این کار تموم شد یه کار دیگه به من چشمک میزنه واین که خلاصه هر چی من کار میکنم به خاطر وجود فرد نازنینی به اسم زینب هیچی به چشم نمیاد وهر روز که بابایی از سر کار میاد میگه اینجا که هنوز به هم ریخته است آخه یکی بگه من چکار کنم خسته شدم از این همه فعالیت بی ثمر تازه امروز تقریبا همه چی سرجای خودش قرار گرفته ولی همچنان به هم ریختست ونیاز به تمیز کاری داره ولی خداییش ناگفته نماند که بابایی هم خیلی فعالیت کرد و واقعا دستمریزاد داره و فک همه ا...
نویسنده :
سمیه
18:08