مدتی که نبودم ....
سلام به دختر نازنینم وهمه دوستان نی نی وبلاگی خیلی خیلی تنبلم البته مقصر اصلی شبکه های مجازی وگوشی وتلگرام و اینستا گرام هست که به علت سهولت دسترسی بهشون من و تنبل کرده ونمیام بشینم پای لب تاپ و بنویسم خوب حالا باید کلی چیزی بنویسم برا همون تو چندتا پست پشت سر هم امشب مینویسم انشاالله البته اگه شما همکاری بکنی و نیای به من بچسبی.
این روزا خیلی شیطون شدی اصلا یه چی میگم یه چی دیگه میشنوی خلاصه که حسابی من رو کلافه میکنی وهمش رو اعصابم پیاده روی میکنی وبه قول بابایی فک کنم تو خیلی زود سکته میکنی اینقدرکه حرص میخوری.
بلبل زبون که هستی ٬غرغر میکنی٬لجبازی میکنی ٬حرف خودت رو به کرسی میشونی وای اینا همه اخلاقایی که من اعصابم بهم میریزه ولی مهر ومحبتت به من زیاده یعنی بغلم میکنی که من میمیرم اینقدر که عاشقتم خب دیگه حالا بریم سراغ عکسها این عکس برای اسفندماه۱۳۹۴هست که چون هوا خوب بود باهم رفتیم پارک وکلی بازی کردی
خب اینجا یه گربه دیدی داری میدویی بری ببینیش
اینم اولین وآخرین برف سال ۹۴ که خیلی خوب بود وکلی بازی کردیم واینم زینب خانوم وادم برفی کوچولو یعنی برف همین قدر بود وگرنه ادم برفیمون بزرگتر میشد دیگه این اخر ذوق وسلیقه منه وهمین طور که تو عکسها مشخصه داره یخ میکنه دستاش ودرحال گرم کردن هست قربون اون لبای خشگلت برم خوشتیپ من
اینجا داری ماشین بازی میکنی ومنم هی جیغغغغ که اخ زدی این طرف اخ آینه شمعدون و.... وتو فقط خنده های شیطونی تحویل من میدی وبس والبته ایشون یه خانوم محترم هست با شال وکیف.
واینم وقتی مامانی داره از غذاهاش عکس میگیره شماهم با اون هنر دست ساز میای تا عکس بگیرم
اینم نقاشی زینب خانوم البته اون وسطیش رو من کشیدم هاااا یه وقت فک نکنین من نقاشم ها
یه روز من وهمسرمون هوس کیک خامه کردیم ونتیجش شد اینی که میبینید ودختر ما هر وقت کیک میبینه فک میکنه تولده و در نتیجه لباس و آهنگ وهمه چی باید مرتب باشه