زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

♥♥شاه پریون♥♥

تولد تولد تولدت مبارک گل من

1392/7/23 0:40
نویسنده : سمیه
1,501 بازدید
اشتراک گذاری

               

  امشب  شب ما غرق گل و شادی و شوره

  از جشن ستاره آسمون یه پارچه نوره

  امشب خونه مون پر از طنین دلنوازه

      تو کوچه پر از نوای دلنشین سازه

 عزیزم  هدیه ی من برات یه دنیا عشقه

   زندگیم با  بودنت درست مثل بهشته

 تو خونه سبد سبد گل های سرخ و میخک

  عزیزم  دوستت دارم تولدت مبارک

   تولدت مبارک تولدت  مبارک

  تولدت مبارک تولدت مبارک

                                  

  گل من تولد تو تولد من است ، من تمام طول سال بیدار مانده ام
 که مبادا روز تولد تو تمام شود ، و من در خواب بمانم و نتوانم به توبگویم
 تولدمان مبارک !

 

سلام به زیباترین دختر دنیا سلام قشنگم هرچقدر این جملات زیبا رو بکار ببرم باز هم نمیتونم خوشحال بودنم از اینکه تو هستی رو ابراز کنم واقعا خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر که فرشته ای چون تو رو به من داد.

روز سه شنبه تولدتون بود یعنی 19 شهریور اما برای اینکه همه مهمونامون با خیال راحت تشریف بیارن وتا پاسی از شب ما رو همراهی کنن تولد رو روز 5شنبه برگزار کردیم تولد عالی بود همه چی خدا رو شکر همین طور که میخواستم برگزار شد.

بذار از اول براتون تعریف کنم:

اول از تزئینات بگم که شب قبل به کمک بابایی انجام شدو اینکه تولد با تم زنبور برگزارشد:

این رو هم بگم از شانس بد من دوربین قاط زده بود و خیلی تار عکس میگرفت اینجا هم دوربین یکمی تکون خورد کج شد خلاصه این از خوشامد گویی به مهمونامون:

 

 

این عکس از ریسه happy birthday :

 

این یکی عدد تولد و  اسم زینب قشنگم:

 

 

این عکس از بادکنک ها وعکس های آتلیه که دقیقا همون اول جشن به دستمون رسید و نتونستم برنامه خاصی براشون داشته باشم

 

 

واما روز جشن ................

من که کلی استرس داشتم ومنتظر این روز بودم از 8 صبح بیدار شدم وشروع کردم به درست کردن ژله و این طور چیزا ساعت 12 مامان جون با دایی محمدرضا  اومدن خونمون تا بهم تو کارا کمک کنن ساعت 1/5 نزدیک 2 دوستم (خاله اکرم ) اومد تا مامانی رو برای جشن آرایش کنه وای وای هر چی بگم از این آرایشگر لف لفی، کم گفتم، دقیقا تا ساعت 5 من زیر دست این خانوم بودم

مامان  جون بیچاره  همه کارا رو خودش انجام داد تو ،فکر کن ، من که صیحانه نخورده بودم!! نا هار هم نخوردم !! داشتم میمردم بالاخره خاله الهه ساعت 5/5 اومد و منم تازه رفتم لباس بپوشم شما رو هم آماده کنم!! خلاصه دو تایی مون حاضر شدیم و خیلی شیک اومدیم بیرون برای خوش آمد گویی به مهمونا ،  بقیه مهمونا هم کم کم اومدن شما که همون اول تل و بال پروانه ای رو در آوردی  منم همش حرص میخوردم

حالا این که چیزی نبود بابایی کلا گوشیش رو جواب نمیداد   آخه نه کیک رو گرفته بود ، نه بستنی گرفته بود!!! منم داغون !!!حرص خوردم تا بالاخره خودش زنگ زد وگفت من هنوز سر کارم تو فکر کن .................

اما نیم ساعت بعد با کیک اومد بعد هم رفت بستنی خرید وبعد دوباره غیب شد نگو رفته بود واسه دخملش کادو بخره...............

  خلاصه همه خانوما اومدن و بزن برقص شروع شد تا ساعت 8/5 زدیم و رقصیدیم وکلی خوش گذشت واز مهمونا با میوه وبستنی و چایی پذیرای شد  اینم میز میوه ها دیگه از بستنی و چایی عکس نگرفتم!!!!

 

ودوباره بزن وبرقص

برای بچه ها هم بادکنک دادیم تا با اونا بازی کنن!!!

و ساعت 9-9/5 هم آقایون تشریف آوردن بابایی هم اومد ،‌ اونم با یه کادوی خیلی قشنگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! خلاصه تا ساعت 10 همه اومدن ومراسم جشن تولد رو شروع کردیم کیک رو آوردیم و شمع و شمعک وفشفشه بمب دلار و ..... رو آوردیم و زینب خانوم هم رفتن ونشستن روی مبل البته به همراه بابایی بعد شمع گذاشتیم و بقیه بجای زینب زنبوری فوت کردن و فشفشه گذاشتیم که خیلی شما تعجب کردین و بعد بمب دلار که همین طوری تا چند ثانیه داشتی بالای سرت رو نگاه میکردی که این چی بود این چی چی بود و صدای چی بود!!!!!!!!

بعد یکی یکی عکس گرفتیم با شما و کیک رو بردیم و آخر کار شما کلی گریه کردی آخه اینقدر که دست به دست شده بودی بعد هم من شما رو بردم تو اتاق و خوابیدی .

بعد از اون کیک رو بریدیم وبه مهمونا دادیم و عکس کیک هم که یه زنبور خوشگل بود و همونی بود که سفارش داده بودیم فقط وزنش بیشتر بود اونم موردی نداشت خیلی خوشگل شده بود.

اینجا داری به سمت کیک پرش میزنی و میخوای یه ناخونک کوچولو بزنی!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 

اینجا هم کنار دختر خاله (هانیه جون) و دختر عمه (ستایش جون) تو بغل باباجون نشستی!فدات بشم که اینقدر بابا جون رو دوست داری عزیزم.........

 

 

 

واما عکس از غذا ها (مرغ سو خاری شده و خورشت بادمجان و پلو )نتونستم بگیرم وفقط از ژله و سالاد گرفتم اینم عکساش:

اینجا قاشق و چنگال ها و دستمال ها رو تزئین کردم.

 

 

اینم از ژله زنبوری که خراب شد و حالم گرفته شد!!!!!!!!!

 

 

اما ژله آکواریوم خیلی خیلی زیبا و جذاب شد من که عاشقش شدم !!!!!!!!!!!!

 

 

و ژله گل که اون هم خوب شد

 

واین هم سالاد با تزئین  یه برش هندوانه!!!!!!!!!!!

 

واما به قسمت خوب جشن رسیدم  هدیه ها رو ببین زینب جونم

اول هدیه من وبابایی که یه سرسره خیلی خوشگل واسه دختر گلمون بود.....

 

 

و اما بقیه هدیه ها در یک نگاه.........

سمت راستی ها هدیه تولد مامانیه ها !!!!!!!!!!!!!

که مامان جون ،خاله جون زهرا، خاله جون الهه  ومادر بزرگ مامانی وبابایی  زحمت کشیدن دستشون درد نکنه راضی به زحمت نبودم  خیلییییییییییی ممنون که به یادم بودین!!!قلب

و اما بقیه هدیه های زینب خانوم :

وجه نقد از طرف مامان جون و باباجون خودم 

وجه نقد از طرف باباجون ویه عروسک خوشگل از طرف مامان جون بابایی

یه بلوز وشلوار از طرف مادر بزرگ مامانی وبابایی 

وجه نقد از طرف مامان بزرگ بابایی

خاله بابایی هم یه بلوز و یه ساپورت 

وجه نقد از طرف مامان بزرگ خودم ودایی جواد عزیزم 

وجه نقد از طرف خاله جون زهرا وخاله جون الهه

وجه نقد از طرف عمه جون فاطمه و عمه جون نجمه

یه عالمه بوس برای همه مهمونامونماچماچماچماچماچماچقلبقلبقلبقلب

خیلی خیلی از همه مهمونای عزیزمون تشکر میکنم برای اینکه زحمت کشیدن وتشریف آوردن خیلی به همه خوش گذشت و کلی رقصیدیم .

 از مامان گلم ومادر شوهر عزیزم هم واسه درست کردن غذا خیلیییییییییییییییییییییییی تشکر میکنم .

ودر آخر میخوام بگم که عزیزترینم تموم سعیم رو کردم تا بهترین تولد رو برات بگیرم همین از دستم بر میومد امیدوارم وقتی بزرگ شدی از جشن تولد یک سالگیت راضی باشی !!!!!!!!!!!!!         ایشالا تولد 120 سالگیت رو جشن بگیری عزیزم.....................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

sanaz
26 شهریور 92 16:06
Hame chi kheili aali bod
Dastet dard nakone mamani
Vaghesn khaste nabashi
Zhele akvariom kheili khoshgel bod
Rasti axaye ateliaxh ham badamon bezar



مرسی عزیزم ممنون خوشحالم که خوشتون اومد ایشالا فایلاش رو بگیرم حتما میذارم
ستایش*مامان محمود
26 شهریور 92 23:56
سلام به به چه عکسایی تولدش مبارک ببخشیدکه دیرشد همونطورکه گفته بودم من فقط عکس پسرم گرفتم
اینم لینکش
http://www.niniweblog.com/upl/yedoneh/13794457275.jpg


ممنون عزیزم
اکرم
29 شهریور 92 21:02
واقعا خسته نباشی مامانی همه چی خیلی خیلی عالی بود.تزئیناتت و ژله هات واقعا عالی بودن مخصوصا ژله آکواریوم و زنبوریت،کیکتم خیلی خیلی خوشکله عزیزم.انشاا.. همیشه شاد باشی


مرسی خانومی انشاا... بزودی نوبت شما هم میرسه! اونجا من در خدمتم وهر کمکی خواستی حاضرم. البته اگه عمری بود بازم ممنون
سپیده از وبلاگ "کودک من"
30 شهریور 92 10:22
با سلام. مبارک باشه. خواستم ثبتش کنم ولی قفل راست کلیک داره


سلام عزیزم مرسی قفل رو برداشتم
مامان امیرمهدی
3 مهر 92 15:26
سلام سمیه جون تولد گل دخترت مبارک
عزیزم اگه واست ممکنه طرز درست کردن ژله آکواریوم رو بهم بگو مرسی گلم
راستی تموم زینبها عشقناسم منم زینبه


مرسی خانومی ممنون میام وبتون و واست توضیح میدم
واقعا که همه زینبها عشقن
مامان زینب
8 مهر 92 9:59
هزار ماشالا به این همه سلیقه
ایشالا تولد 100 سالگیشو واسش جشن بگیرین


مرسی عزیزم
مامان طاها
12 مهر 92 16:23
سلام
زینب خاله جون تولدت رو یه دنیا تبریک میگم
انشالله که 100 سال زنده و سلامت باشی
تولدت خیلی خوب شده از کیک و تزئینات و شام و همه چی
همه چی عالی بود مبارک باشه خاله جون
مامان زینب واقعا خسته نباشید





سلام مرسی خانومی ،ازتون واقعا تشکر میکنم واسه کمکتون وخیلی ممنون از تعریفتون
مامان گلی
14 مهر 92 21:51
خیلی قشنگ بود
دستت درد نکنه

عکس از زینب جون کم گذاشته بودین


مرسی عزیزم آخه این دختر شیطون ما یه جا نمیمونه!!!
زهره(نى نى عسلك)
27 آبان 92 13:02
سلام عزيزم.من شرمنده شدم چون تازه پيغام خصوصى شما رو خوندم شما هم نگذاشته بودي خصوصى دارم!اومدم وبت تا جواب بدم ديدم تولد زينب جون گذشته وديگه فايده اى نداره !خيلى ببخشيد.ولى تولد خيلى قشنگى براى زينب جون گرفتيد و معلومه كه خوش گذشته .ان شا الله تولد صد وبيست سالگى   واسه زينب ناز .
سمیه
پاسخ
ممنون عزیزم