15ماهگیت مبارک گلم

سلام به گل دختر عزیزم وسلام به همه ی دوستان نی نی وبلاگی

دختر عزیزم از اینکه شاهد لحظه لحظه بزرگ شدنت هستم خدا رو شکر میکنم وهزاران مرتبه خدا رو شکر که نعمت بزرگ و زیبایی مثل تو رو به من عطا کرد وباز هم خدارو شکر که صحیح وسالم کنار من وبابایی هستی ویه رنگ وبوی خاصی به زندگیمون بخشیدی

دختر عزیزم دیروز 1392/9/19 پانزده ماهگی رو هم پشت سر گذاشتی والان 15 ماه ویک روزه هستی ومن خیلی خوشحالم که داری کم کم خانوم میشی واسه خودت، خیلی دوست دارم وعاشقتم میبوسمت

و اما مامانی واسه 15 ماهگی زینب خانومی تمام دیروز تو آشپزخونه بود واز خستگی هلاک شدم یه کیک جدید( کیک موز) درست کردم ودر کنارش پاناکتای انار که خیلی زیبا شد وهمین طور خوشمزه  وبرای شام هم پیتزا درستیدم  اینم نمایی از زینب خانومی وکیک وکیک هم که مثل همیشه بدون تزئین

واما این روزهای زینب خانوم که دیگه خیلی خیلی شیطون شدی و مامانی هم دیگه نمیگه:  نکن وبرندار نخور، ..... یهویی منفجر میشم وداد ویا جیغ بنفش ضمیمه میکنم وکلا ،یه دو هفته ای هست که خیلی عصبی شدم آخه از این طرف من خونه رو تمیز میکنم واز اون طرف زینب خانوم همه  چی رو به هم میریزه واقعا خسته شدم ونمیدونم چکار کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مثلا من اتاق خانوم رو مرتب میکنم بعد شما میری و تموم کشوها رو خالی میکنی

تو پذیرایی رو هم که نگو از این طرف تمیز واسباب بازی ها جمع میشه از اون طرف دختری تموم اسباب بازی هارو خالی میکنه وسط پذیرایی

واز آشپزخونه که اصلا نگو که دیگه هیچی میری تو کابینت میشینی وهر چی دلت میخواد میریزی بیرون و اونجاست که دیگه جیغ بنفش وارد می شود وبعد دوتا بوس میکنی و روز از نو و روزی از نودقیقا شدی مثل این عکس