زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

♥♥شاه پریون♥♥

گشت وگذار با خاله افسانه

1393/1/26 16:18
نویسنده : سمیه
655 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه اینکه بالاخره جیش 2 تشزیف فرما شدن وکلی خوشحال شدیم نیشخند

ببین مامانی با چه چیزایی ذوق زده میشه نیشخندخجالت

نخند!!مشغول تلفنحالا ایشالا خودت مادر میشی میفهمیمتفکر

خلاصه بعداز انجام عملیات زنگیدم به بابایی وگفتم که بالاخره زینب خانوم ترکیدننیشخند بابایی هم کلی خندید وگفت حالا خیالت راحت شد دیدی بچم هیچیش نیست؟؟؟؟؟؟متفکر

خلاصه خاله افسانه هم صبح اس داده بود که اگه بیکاری بریم ددرلبخند

منم که پایه !!! گفتم باشه ساعت5 اومدن دنبالمون و اول رفتیم پارک یه دوری زدیم شما رو هم بردیم تاب وسرسره وکلی تو پارک چرخیدیم وعکس گرفتیم وبعدشم رفتیم کل چهارراه آزادشهر رو زیر پا گذاشتیم نیشخندزبانوساعت8/5 بابایی اومد دنبالمون که بریم خونهمژه منم که دیگه نا نداشتم خمیازهحالا خوبه شما سوار برکالسکه بودی وگرنه عمرا این همه راه میرفتیمنیشخند

اینم از عکسامون ولی بهتره برین ادامه مطلب.............

 

این لباس رو مامان جون واست بافتن خیلی بهت میاد عزیزم قربونت بشم منقلب

 

                                                                    چقدرتوماهی عزیزم

 

اینجا کلاهت رو در آوردم برا همین موهات اینجوری شدنیشخند

 

موهاش رو نگا

 

چه بد نگا میکنی!!!

 

اینجا خاله افسانه برات شکلک در میاره که به دوربین نگاه کنیچشمک

 

 

گل صورتی من اون وسط نشسته قلبماچ

 

 

اینم از بیرون پارک بدو بیا بغلم عزیزکمبغل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فاطمه سادات مامان متین جون
27 فروردین 93 7:47
سلام . خدا خفت نکنه از ترکیدن زینب ذوق میکنی تو قسمت روز مهندس برات نظر گذاشتم حتما بخون
سمیه
پاسخ
آره میبینی از چه چیزایی ذوق میکنم
مادر جون آبتین و آروین
28 فروردین 93 19:59
ماشالا زینب خانم خانوم شده.خدا قوت مامانی همیشه به گشت وگذار سال نو و روز مادر مبارکتون باشه
سمیه
پاسخ
سلام مرسی سال نو شماهم مبارک والبته روز مادر