زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

♥♥شاه پریون♥♥

تنها 6 روز دیگرتا ..........

1393/6/14 0:34
نویسنده : سمیه
206 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر نازنینم وهمه دوستانم 

بله فقط 6 روز دیگر تا تولد عشقم ,امیدم , همه هستی من.(زینب نازنینم)

مونده ولی من هنوز هیچ کاری نکردم از لحاظ برگزاری جشن منظورمه !!!!

از نظر کادو  که توی سال 93 کلی کادوهای خوشگل و گرون واسش خریدیم البته قابل نفسم رو ندارهبغل ولی تبلت و النگو از مهمترین کادو های خانوم خوشگله هستشمحبت اگه میتونستم تمام دنیا رو به پاش میریختم ولییییییییییییغمگین

خوب حالا بریم سراغ کلی خبر :

اول اینکه باباجون ومامان جون و........... (بطور کلی خانواده بابایی) رفتن مسافرت اونم یه مسافرت به قول ستایش طولانیییییییییییییییییییییییی.

بله وما تنها شدیم البته باباجون ومامان جون و..(خانواده مامانی) هستن و ما هم حالش رو میبریم خندونک

البته مسافرت مامان جون اینا به خاطر دوتا عروسی بود که اولیش دختر عموی مامانی وبابایی هست در مراغه ودومیش عروسی یکی از فامیلای مامان جون در یزد که اگه خدا بخواد ماهم واسه عروسی دوم میریم یزد البته هنوز زیاد مطمئن نیستم باید ببینیم چه پیش می آید؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

واینکه برای تولد شما فقط خانواده مامانی حضور دارنخندونک

خوب حالا از این بگم که :

در جریان هستی  که تولد مامانی سه روز زودتر ازتولد شماست خندونک ومنم خوشحال که شاید یکی یادش باشه ولی همه میگن تولد امام رضاست ومنم هی میگم منم هستم هااااااااااااااشاکی

خوب امسال تولد مامانی درست روز تولد امام رضاست ومن خیلی خوشحالم آخه همیشه دوست داشتم مصادف با یه عیدی و..... باشه خوب حالا ببینیم کی یادش میمونه روز یک شنبه رو به من تبریک بگه؟؟ من که زیاد امیدوار نیستمغمگین

اما برای تولد شما یه فکرایی کردم شاید امسال تم تولدت پروانه باشه 

                         

لباست که آمادست مامان جون عزیزم واست از کربلا یه لباس خوشمل آورده قربون ماما جون خوش سلیقم بشممحبتبوس

واما دسر میخوام چیز کیک وژله آکواریوم وشاید ژله مغزدار بدرستم وبرای شام هم که پلو مرغ وبادمجون یا دونوع خورشت دیگه؟؟؟

اما باید کیک هم بگیریم البته یه کیک کوچیک چون تعداد کمی هستیم ومنم کیک مونده دوست ندارمچشمک البته برای جلوگیری از اضافه وزن گفتم هااااااااااااااااخندونک

راستی چند روز پیش رفتم کلاس زومبا یه نوع ورزش که بیشترش رقصه خیلی باحال بود نمیدونی که اینقدر تحرک داری که نفست بند میاد اما دیگه وقت نکردم برمعینک

واینکه امروز رفتیم نمایشگاه ماشین وکلی ماشینای خوشگل والبته گرون دیدیم فقط دیدیم هااااااااااااخندونک

خوب اینم بگم که روز شنبه هم عروسی داریم قراره بریم به قول تو بقرصیم خنده

قربون دختر شیرین زبونم بشم مادررررررررررررررررررررررررررررررربوسمحبت

بایبای بای

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

افسانه(مامان فاطمه)
16 شهریور 93 16:28
سلااااام خانمی عیدت مبارک تولدتتتتتتتتت مبارک عزیزم پیشاپیش تولد گل دخترتم مبارک باشه ایشالله همیشه شاد باشید
سمیه
پاسخ
سلام عزیزم مرسی خیلی ممنون همچنین شما