بالاخره برف اومد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدایا شکرت بالاخره این نعمت بی نظیرت رو برای ما مشهدی ها هم فرستادی خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت واقعا ازت ممنونم فک کردم دیگه خدا مارو فراموش کرده حالا انشاالله چند تا عکس خوشگل میگیرم ومیذارم
آخ که دلم میخواد صبح بشه وبا هم بریم تو حیاط ویکمی برف بازی کنیم و برفا رو لمس کنم آخه خیلی دلم تنگ شده برای برف بازی
وای وای مامانی نمیدونی چه برفی داره میاد وچقدر هوا سرد شده و خیلی باد شدیدی می وزه ویه صدای وحشتناکی هم میده هوووووووووووووووووووووووووووووو وشما امشب خیلی ترسیدی وهمش به من وبابایی میگفتی ترسید قربون این حرف زدنات بشه مامانی که این روزا خیلی خوشمزه شدی وکلی حرف میزنی مخصوصا از وقتی این پکیج کودک نخبه رو گرفتیم کلی پیشرفت کردی و همین طور که یاد میگیری همه ی اون وسایل رو بهمون نشون میدی و اسمش رو میگی
شیرین زبون مامانی حالا شدی مثل یه طوطی ,آخه هر حرفی که میزنیم سریع تکرار میکنی
اما از این بگم که ی چند وقتی هست که همش اخبار بدی رو میشنوم مثلا ٤ هفته پیش خواهر اکرم جون(دوست مامانی)از روی پشت بوم خونشون افتاده پایین وطفلکی پاهاش بد جوری آسیب دیده وخلاصه خیلی داغون شده یا مثلا یه هفته بعد از این خبر دوست دیگه مامانی اسما جون باباش به رحمت خدا رفت وخیلی ناراحت شدم وهمین دیشب دوست عزیزم فاطمه جون مامان متین , مادرشوهر وبرادزشوهر و خانوم وبچشون تو تصادف به رحمت خدا رفتن و خلاصه خیلی خیلی ناراحت شدم واصلا حالم خوب نیست و هر وقت صدای اس ام اس گوشیم میاد با ترس ولرز برش میدارم که نکنه یکی دیگه ...........خدایا به همه این خانواده ها صبر بده خداییش خیلی سخته من که حسابی ناراحت شدم خدا بیامرزتشون