زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

♥♥شاه پریون♥♥

این چند روز.........

1393/1/4 0:51
نویسنده : سمیه
330 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر نازنینم والبته به بهترین دوستم افسانه جون (مامان هیچکس)وضمن عذرخواهی از دوست عزیزم که تولدش رو فراموش کرده بودم والان که به وبلاگش سرزدم خیلی شرمنده شدم خلاصه تولدت مبارک دوست عزیزم انشاالله در کنار همسری (آقا حمید) خوشبخت وسلامت زندگی کنی و 120ساله بشیدقلب

                 

 

 واما روز سه شنبه که رفتیم عروسی پسرعموی بابایی ومامانی ونزدیک ساعت 12/5 اومدیم خونه و شما که اینقدر رقصیده بودی خسته بودی وخوابیده بودی منم خوابیدم دیگه !!!!ناراحتچون فرداش یعنی 4شنبه خونه دوست مامانی راضیه جون دعوت بودیم البته فقط من وشمالبخند برا همون ساعت نزدیکای 10باباجون زحمت کشیدن وما رو رسوندن وتا ساعت 5 بعدظهر اونجا بودیم وکلی خوش گذشت چون بیشتر از یکسال بود که همدیگه رو ندیده بودیم واما بعد بابایی اومد دنبالمون ورفتیم خونه واما امروز هم که از صبح رفتیم خونه مامان جونشون اینا وتانزدیکای عصربودیم و بعد رفتیم خونه مادر بزرگ مامانی وشام اونجا بودیم وخوش گذشت. حالا هم شما خوابیدی ومنم چشمام داره بسته میشهخمیازه وای خسته شدم خیلی نوشتم فعلا بای بای عشقمبای بای

اینم از عکسات خانوم کوچولوی مامانی:

 

ژستت منو کشته!!!

 

فقط موندم اینقدر شما دوتا به دوربین نگاه کردین خسته نشدین عجیبه واقعامتفکرمتفکرنیشخند

 

نگاهان متمرکز به دوربین!!!

اینم یکی دیگه

بلههههههههههههههههه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

بهترین بابای دنیا
25 بهمن 92 0:31
سلام. میبینم که شما هم این وقت شب رو برای آپ کردن وبتون انتخاب کردین. آرزو میکنم خدا دختر گلتون رو براتون حفظ کنه. اگه به وبلاگ دوقلوهای ما هم سر بزنین، خوشحال میشم.
سمیه
پاسخ
مرسی حتما
افسانه(مامان فاطمه)
25 بهمن 92 23:18
وای که چقدر ضدحاله اینجور عروسیا
سمیه
پاسخ
آره واقعا
افسانه مامان هیچکس!
26 بهمن 92 11:14
سلام سمیه جون.خدا نکنه عزیزم دشمنت شرمنده باشه.ممنونم بابت دعای قشنگت ولی عجب عروسیه ضدحالی بوده آ!
سمیه
پاسخ
خواهش میکنم آره واقعا
مينا مامي سام
26 بهمن 92 13:01
سلاام خدا دختر نازتو برات نگه داره.
سمیه
پاسخ
ممنون خانومی
مژی
29 بهمن 92 12:50
به سلامتی!کی هست آشناست؟؟؟عکس العمل دختر عموت چی بود؟ راستی مراسمشون کجا بود؟؟؟؟
سمیه
پاسخ
نه بابا باهم دوست بودن اون دخترعموم که ازدواج کرده ویه پسر هم داره وبراش مهم نیست مراسمشون تو باغ آندریا توشاندیز بود خیلی باحال وبا کلاس وتوپ